loading...
جوکهای دوست داشتنی
نفس 81 بازدید : 24 یکشنبه 13 بهمن 1392 نظرات (1)

 

 

      دو تا تنبل دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه ميكشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا كن.

 

 

عروس ميره گل بچينه ، شهرداری ميگیرتش.

 

 

 

يه بنده خدا پتروس فداكار رو با دهقان فداكار قاطي مي‌كنه، ميره انگشت مي‌كنه تو حلق راننده قطار.

 

 

 

 

يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم.

 

 

 

خواهرزاده‌ام وقتی میگه این چیه!؟ یعنی اون چیز پنج دقیقه دیگه بیشتر تا پایان عمرش نمونده

 

 

 

دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی .

 

 

         طرف یه تیکه آشغال مي پره  تو چشمش . می ره جلوی آينه  تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!

 

تو اتوبوس بودم یه پسره میحواست به دختره شماره بده

یهههو پیرزنه برگشت گفت :خجالت بکش این جای خواهرته....

پسره برگشت گفت من نباید شماره خواهرمو داشته باشم؟

 

دقت کردین تو سریال های ایرانی شب که میشه زن و شوهر شب اول عروسی دعواشون میشه و مرده میره رو کاناپه میخوابه ، فرداشم زنه میره آزمایشگاه میگن بارداری!!!!
به این روش میگن گرده افشانی کردن

 

دستما من زیر درخت آلبالو گم شده.سواد داری؟(خو چه ربطی داشت؟)

نوچ نوچ بی سوادی؟نوچ نوچ پس تو خر من هستی

و به این ترتیب ما اسکل وار بزرگ شدیم!

این یکیش خیلی خارجیه:آن مان نباران دودو اسکاچی آنی مانی کلاچی!!!!!(یعنی چی آخه؟؟؟زبون آفریقایی میخوندیم؟!!)

ده بیست سه پونزده هزار و شصت و شونزده هر کی میگه شونزده نیست 17.18.19.20(بقیشو حال کن)خاله پیرزن خونه نیست!آخه رفته انگلیس!تا بخره خودنویس!خودنویسش گرونه دونه ای یه قرونه(یعنی خیلی گرون بوده مثلا)

این یکی که خدای تاثیر گذاری بود...اتل متل توتوله!گاو حسن چه جوره؟!نه شیر داره نه پستون(بعد خیلی جالبه که بدون شیر و پستون شیرشو صادر کردن به هندوستان)یک زن کردی بستون(و این گونه بود که از هند به کردستان سفر کردیم)

حالا این یکی...                                                                                     

حسن یک حسن دو حسن سه حسن دنده به دنده حسن بشقاب پرنده حسن چرا نمیخنده(و بعد در کمال تعجب و ناباوری)حسن میشینه میخنده حسن نوکر بنده

...

این یکی هم که نهایت هنر ما رو در متصل کردن مسایل نامربوط به هم نشون میداد!!!!

یک.یه دوستی داشتم دو.دوسش میداشتم(تا این جا یه ذره ربط داشت)

سه سپاس گذارم! چهار چاره ندارم!پنج پنجه آفتاب! شیش شیشه شکستم! هفت هفتیر کشم من! هشت هشت تیر کشم من! نه نامه رسونم! ده دروازه بونم! (و پس از انتخاب تمامی شغل های آبرو مند میزدیم تو کار مطربی!!!)

یازده ریزه میزه! دوازده قر میریزه!.....

اصن مغز داشتیم ما!!!!

بعد ازمون انتظار دارن بریم خارج درس بخونیم اونا هم راهمون بدن!!!


 

 

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط bahareh در تاریخ 1392/11/13 و 15:43 دقیقه ارسال شده است

وری وری گوووووووووووووووود . عالیییییییییی بود . کی میای این جا شکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : شر و ور می گی ؟ وسط سایت جای بر قراری ارتباط؟ تلفن چیه این وسط ؟


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلاااااااامممممممم . به وبلاگ من خوش اومدید بدون نظر نرین
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    عکسا و جوکا رو سایت رو چه جوری ارزیابی می کنی؟
    یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی

    یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی


    آمار سایت
  • کل مطالب : 90
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 59
  • بازدید ماه : 165
  • بازدید سال : 487
  • بازدید کلی : 5,276