پدر از پسرش پرسيد: امتحان رياضي امروزت چطور بود؟
پسر: يكي از جوابهام غلط بود.
پدر: معلمتون چند تا سؤال داده بود؟
پسر:پنج تا.
پدر: اين خيلي عاليه، پس بقيه سؤال ها رو درست حل كردي؟
پسر: نه دیگه، اصلا وقت نشد به بقيه نگاه كنم
یارو به خدا میگه 10000000 سال برات چقدره؟ میگه 1 دقیقه
یارو باز میگه ای خدا 10000000 تومان پول برات چقدره؟ میگه 1 تومان
میگه پس 1 تومان به من بده
خدا میگه 1 دقیقه واسا
یارو میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲ تاشون سوال می کردن... ۶۰ تاشون حالیش می کردن
یه روز حیف نون تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا...این چه آشناست ! بعد از یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم... این همون کره خریه که امروز تو آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من
به حیف نون می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام درسمو ادامه بدم
حیف نون سوار الاغ داشته میرفته. هر کی بهش نگاه میکرده میگفت: چیه خر دو طبقه ندیدی.
حیف نون خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکُشه میره مرحله بعد. از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم.
ﺑﻪ مخاطب خاصم ﻣﯿﮕﻢ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﺰﺍﺣﻤﻢ ﻣﯿﺸﻪ ، چیکار کنم ؟
ﻣﯿﮕﻪ ﻋﮑﺴﺘﻮ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯿﮕﻪ !
من
بازم من
و باز هم من
اصلا خاک بر سر من !