loading...
جوکهای دوست داشتنی
نفس 81 بازدید : 23 دوشنبه 16 دی 1392 نظرات (2)

 

پسرها قبل از ازدواج:

پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: می‌خوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی می‌پرسی؟
دختر: منو می‌بوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو می‌زنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمی‌ام؟!
دختر: می‌تونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!

پسرها بعد از ازدواج:

کاری نداره! متن بالا رو از پایین به بالا  بخون

نفس 81 بازدید : 30 یکشنبه 15 دی 1392 نظرات (1)

ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺍﻭﻣﺪن؟

ﻣﺎﺩﺭﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍ ﺭو ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ،ﺍﻭنا ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺷﺪﻧﺪ

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺟﻮﺭﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪ.

ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ.

ﭘﺪﺭﺵ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ

ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺪﯾﺪ ﺍﻭﻣﺪ ..

ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮐﻪ ﮔﯿﺞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺁﻓﺮﯾﺪ

ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺗﮑﺎﻣﻞ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﯼ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ …

ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﻢ!

ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ،

ﻣﻦ ﺑﻬﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ

ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺩﺭﻣﻮﺭﺩ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩﺵ!


ر

نفس 81 بازدید : 29 یکشنبه 15 دی 1392 نظرات (1)

 

اينكه ميگن زن حجاب داشته باشه كه مرد به گناه نيفته مثل اينه
كه بگن آفتاب نتابه كه بستنيمون آب نشه
...


 

پير مرد به منشي اش گفت يک هفته بريم شمال! منشي به شوهرش گفت يک هفته ميرم ماموريت! شوهره به دوست دخترش گفت يک هفته خونه خاليه! دوست دخترش به شاگرد خصوصيش گفت يک هفته ميره مرخصي! شاگرده به بابابزرگش گفت آقا جون يک هفته تعطيلم ميشه بريم شمال؟! پيرمرد زنگ زد قرارو با منشي کنسل کرد

 

 

 

پوستر فیلم زده ، نیوشا ضیغمی وایساده جلو شیش تا بازیگر مرد پشت سرش ، اسم فیلم هست یکی برای همه! من سکوت میکنم .


طالع شورت:
اگه شورتت آبيه، مهربوني، اگه قرمز، شيطوني، اگه صورتيه، حساسى، اگه مشكيه، بداخلاقي، اگه بنفشه، خسيسي، اگه سفيده، موفقي، اگه قهوه اي دنبال طالعش نباش، ريدي تو شورتت، حواست نيست...

 

مادر شوهر به عروس میگه: چرا بچه ات شکل پسرم نیست؟ عروسه دامنش رو میزنه بالا میگه: ببین اینجا ، دستگاه فتوکپی میبینی.

 

ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﮏ ﭘﻮﻝ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﻭﺟﻪ ﻧﻘﺪ ﻣﻮﺟﻮﺩ
ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻌﺪ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻪ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ؟ ...! ﺁﺭﻩ
۴ﺗﺎ ﺟﻮﮎ ﺑﮕﻮ ﺑﺨﻨﺪﯾﻢ

 

ما میگیم "دوست دارم" و در اون میمِ آخر، دهن بسته میشه. خارجیها این مشکلو حل کردن، یارو میگه "آی لاو یو" و تو اون یو آخر، لب غنچه و آمادس.


 

با مامانم رفته بودیم تو یه مغازه خریدمون که تموم شد.
مامانم گفت: آقا تخفیف بدین...
فروشنده گفت: خانوم ما قیمت ها‌رو کشیدیم پائین...
مامانم گفت: آقا لطفش به اینکه که جلوی ما بکشین پائین...
یعنی‌ بیچاره فروشنده تا گوشاش قرمز شد

 

مداح میگه چراغ رو خاموش کنین نت لخت بشیم سینه بزنیم...نیم ساعت بعد مداحه میگه چراغها رو روشن كنید دعا کنیم. یارو داد میزنه، میگه: نه، نه، روشن نكنید. من هنوز شورتمو پام نكردم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نفس 81 بازدید : 29 شنبه 14 دی 1392 نظرات (0)

 


یه شب یه جا مهمون بودیم .
شب خوابیدنی حال نداشتم برم دسشویی ...
یه بچه کنارم خوابیده بود ...
برش داشتم گذاشتم تو جای خودم تو جای اون شاشیدم ...
اومدم برشگردونم سر جاش دیدم تو جای من ریده

 

 

يه سري از پسرا هستن
يه جوري يقشونو باز ميزارن
انگار ميخوان به بچه شير بدن

 

 

 

 

 

 

عاشق اون لحظه ام که استادمون حين درس دادن زل ميزنه تو چشماي من و من در حالي که هيچي نفهميدم سرمو به نشونه ي تاييد تکون ميدم.

 

 

 

 

یارو میره مهمونی ، شب موقع خواب صاحب خونه بهش میگه:
جاتو کجا بندازم تو اتاق نی نی خوبه؟
یارو با خودش فکر میکنه کی حوصله گریه بچه داره.
بعد به صاحب خونه میگه:
نه ممنون همینجا تو حال خوبه!
...
صبح پا میشه بره دستشویی یهو یه دختر خوشگل با لباس خواب میبینه .. میگه:
شما دختر فلانی هستی ؟ اسمتون چیه؟
دختره میگه: نی نی. اسم شما چیه؟
میگه: من ..خرگاو الاغ نفهم بیشور.

 

 

 


استاد: وقتی بزرگ شوی چه میکنی ؟
شاگرد: عروسی

استاد: نخیر منظورم اینست که چی میشوی ؟
شاگرد: داماد

استاد: او ه ه ،منظورم اینست وقتی بزرگ شوی چی حاصل میکنی ؟
شاگرد: زن

استاد: احمق ، وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چه میکنی ؟
شاگرد: عروس میگیرم

استاد: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخواهد ؟
شاگرد : نوه !


 

مواد لازم جهت تهیه دختر ایرانی:
  گوشت ، پوست و استخوان : 49کیلو گرم.

لوازم آرایش : 3 کیلو.

ـقر : 50 دور در دقیقه.

- رو : 75 لیتر.

ـنق : روزانه 8 ساعت.

ـ ناز: 7 کیلو.

ـزبان : 14 متر و سی سانت.

ـحوصله : سه گرم.

ـ  سر درد مصلحتی : به میزان لازم.

ـاشک : 3000لیتر.

ـحسد : 2 تن .

ـ  عشوه شتری : 92مایل .

ـ عقل : کمی تا قسمتی ابریو

این مواد را روی هم ریخته 24 ساعت بعد یک دختر مامانی بوجود میاید

 

طرز تهيه پسر ايروني:

گوشت, پوست و استخوان: به طور ميانگين 15کيلوگرم.

چربي عضله نما: 60کيلوگرم .

تافت و چسب مو : 3 قوطي .

قدرت زبون بازي : 72ساعت بي وقفه .

دروغگويي: 20بار در ثانيه .

قدرت ابراز علاقه: 60 اسب بخار.

قدرت پيچوندن : 30دور در دقيقه.

تنبلي: عصاره ي 70 آدم فراخ .

صبر و شکيبايي: در اين مورد ذائقه اي مي باشد .

قدرت حرکت چشم:380 درجه در همه ي جهات.

 

این دخترا که ناخونای دست چپشون رو خیلی شیک لاک می زنن ، وسطشم طرح می زنن خفن بُته جِقه و مینیاتور و نقش برجسته ! اما دست راستشون رو میبینی ، انگار ساناز پنج ساله از تهران نقاشی کشیده ،اینا رو اذیت نکنید ، اینا دست چپشون ضعیفه!

 

دو ساعته اومدم فارس پاتوق در اتاقمم بستم که مثلا دارم درس میخونم الان مامانم اومده میگه پسرم داری چیکار میکنی؟ گفتم دارم درس میخونم دیگه!!! میگه :بیا کتابتم ببر که بهتر متوجه شی!!!!!!!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

نفس 81 بازدید : 23 جمعه 13 دی 1392 نظرات (2)

 

رفتم دستشویی پارک. تا تو دستشویی نشستم از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت

سلام حالت خوبه؟

من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت آوری دادم

حالم خیلی خیلی توپه

بعدش اون آقاهه پرسید

خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟

با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم، برای همین گفتم؛

اُه من هم مثل خودت فقط داشتم از این جا رد می شدم

وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور می شه، به هر ترفندی بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم

من می‌تونم بیام طرفای تو؟

آره سؤال یه کمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم

نه، الآن یه کم سرم شلوغه

یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت

ببین، من بعداً باهات تماس می گیرم. یه احمقی از دستشویی بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب می ده

نفس 81 بازدید : 34 جمعه 13 دی 1392 نظرات (1)

 

پسر در حال دویدن...

زااااارت صدای زمین خوردن
رفیق پسر: اوه اوه ؟؟؟؟؟؟؟؟چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی ؟؟؟؟؟، پاشو ؟؟؟؟! شپلخخخخخ صدای پس گردنی
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ

**************************
دختر در حال راه رفتن

دوفففففففسک زمین خوردن به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین


نفس 81 بازدید : 24 جمعه 13 دی 1392 نظرات (2)

 

خانم شماره بدم پاره کنی !!!!

 .     خانم ببخشید مستقیم از کدوم طرفه ؟؟؟

     . خانم شماره کفشمو بدم ؟؟؟

.      در برخورد با چندتا دختر کم سن : مهد کودک تعطیل شد شما اومدین بیرون ؟؟؟

.      نازتو بخورم … شب شام نخوردم.

.      این روز ها همه به من شماره می دهند شما چطور ؟؟؟

.      خانم جیگرتو واسم بلوتوث می کنی ؟؟؟

.      دهات چه خبر ؟؟؟

.      خودت مگه خواهر مادر نیستی ؟؟؟

.      ببخشید شما چه قدر شبیه دوست دختر آینده من هستین...

 

 

نفس 81 بازدید : 34 چهارشنبه 11 دی 1392 نظرات (0)

از یه دیونه میپرسن چرا دیونه شدی ؟ میگه من یه زن گرفتم که یه دختر 18 ساله داشت . دختره زن بابام شد . پس زن من مادرزن پدرشوهرش شد . پدرم داماد من شد و من شدم پدرزن پدرم . دخترِ زنم پسر زایید که داداش من و نوه ی زنم بود ، پس نوه ی منم بود ، پس من پدربزرگ داداشم بودم . زن من پسری زایید ، زن پدرم خواهر ناتنی اون شد ، پس پسرم داداش منه ، پدرم داماد منه . زن پدرم دختر من و عروس من است . حالا بگو چرا دیونه شدم

 

 

یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن، یکیشون هم میگه: سبز - آبى - قرمز ازش می پرسن چرا این جورى می گى؟ میگه من رقص نورم

 

 

 

از یه دیونه میپرسن چرا دیونه شدی ؟ میگه من یه زن گرفتم که یه دختر 18 ساله داشت . دختره زن بابام شد . پس زن من مادرزن پدرشوهرش شد . پدرم داماد من شد و من شدم پدرزن پدرم . دخترِ زنم پسر زایید که داداش من و نوه ی زنم بود ، پس نوه ی منم بود ، پس من پدربزرگ داداشم بودم . زن من پسری زایید ، زن پدرم خواهر ناتنی اون شد ، پس پسرم داداش منه ، پدرم داماد منه . زن پدرم دختر من و عروس من است . حالا بگو چرا دیونه شدم

 

 

یه روز سه تا دیوونه رو می اندازن تو یه اتاق دو تاشون مى رقصن، یکیشون هم میگه: سبز - آبى - قرمز ازش می پرسن چرا این جورى می گى؟ میگه من رقص نورم

 

 

 

 

 

عموم میگه اولین بار که کامران هومنو دیدم فک کردم زن و شوهرن.
بعدنا فهمیدم که خواهرن



بر اثر شوخى خنگول45 نفر كشته شدند! اين حادثه وقتى رخ داد كه غضنفر چشاى راننده اتوبوس گرفته بود و بهش ميگفت من كى ام


 

به ابادانیه میگن عراقیا چطوری شما رو شکنجه میکردن ؟

 

 

 

 

 

 

میگه نگو نگو دست و پامون رو میبستن نوار بندری میذاشتن

 

یارو در حال وضو گرفتن میگوزه.به بغلیش میگه:به نظر تو وضوی من باطل شد؟
میگه اونجور که تو گوزیدی وضوی منم باطل شد

 

خسیس ها  رو از چهار تا چیز میشه شناخت:۱- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن
2 هر قلوپ نوشابه که می‌خورن به شیشه نگاه می‌کنن ببینن تا کجاش رفته  .
  جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟

  بستنی لیوانی که می‌خورن حتما درش رو می‌لیسن

 

 

 

نفس 81 بازدید : 32 چهارشنبه 11 دی 1392 نظرات (0)

سیستم ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯾﻪ ﮐﻪ ...
ﺷﺒﺎ ﺑﺮﺍ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺑﺎﺯﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭﻩ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ
(ﮔﻼﺏ ﺑﻪ ﺭﻭﺗﻮﻥ ) ﺻﺪﺍ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻧﺸﻪ؛ ﺩﺭﻭ ﻧﻤﯽ ﺑﻨﺪﯾﻢ !!!!...

ﺩﯾﺸﺐ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻓﮑﺮ ﻭ
ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺷﺎﺷﯿﺪ ﺭﻭ ﻣﻨﻮ
ﺭﻓﺖ !!!...
ﻻﻣﺼﺐ ﭼﺸﺎﺷﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ !!!..


 

آقا جديدا تـــــو مـتـرو هـوا خـيلـي دونـفـره ميشــه!!

هركي رو ميبيني با مخاطبش (ترجيحا خاص) وايميسه تو قطار واز فاصله پنج سانتي همديگه رو نگاه ميكنن..

اصـــــن آدم غـــــــرق ميشه تـــــو اون نگاهاشون..
والا بوخودا !!


خرِ ما از پل نمیگذره هیچ، تازه گیر داده اگه میخوای بیام باید سوارت بشم . . . .


 

 

بقیه در ادامه ی مطلب

 

نفس 81 بازدید : 24 چهارشنبه 11 دی 1392 نظرات (0)

بابام میگه توکه چشات ضعیفه همش میخوری درو دیوار هر نیم ساعت میری دستشویی یعنی کلیه هاتم خرابه ماهی 20 روز اسهال داری پس روده درستی ام نداری تپش قلبم که داری هروقتم صدات میکنم نمیشنوی مغزم که مطمئنم نداری

آخه این کارت اهداء عضو چیه گرفتی

 

 

 

خنگول صبح یه لیوان خاکشیر میخوره، تا شب پشتک میزنه که ته‌نشین نشه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خنگول ازژاپن برمیگرده.بهش میگن اونجامشکل زبان نداشتی؟میگه:من نه ولی ژاپنی هاچرا

 

چرخه زندگی مرد ها... در بچگی، مامان ذلیل... جوونی، دوست دختر ذلیل...میان سالی، زن ذلیل....پیری، فرزند ذلیل... بعد از مرگ، ذلیل مرده...

معلم: فعل کشیدن را صرف کن. شاگرد: کشیدم کشیدی پاره شد

.دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند
نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود
کافی گفت همین هم که هست نعمت است

 

رشتيه ميره كلاس غيرت،نصف شب زنش پاميشه بره توالت ميگه بشين خودم ميرم

 

 

 

 

 

ضرب المثلهای به روز شده:1-سرش بو پیتزا سبزیجات میده .2- آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب.3-پرادو سواری دولا دولا نمیشه .4-پاتو از پارکتت درازتر نکن. 5- هری پاتر آخرش خوشه

 

 

 

 

امروزتو خیابون یه بچه ۵ ساله به دوستش گفت پدسگ
اونم برگشت گفت: نه که تو بابات آهوئه

یکبار یه خسیسه خونش آتیش میگیره اس ام اس میده آتش نشانی میگه کار واجب دارم یه زنگ بزن

یه نفر داشته توی دریا غرق میشده، بلند بلند داد میزده: كمك، من شنا بلد نیستم! غضنفر داشته رد میشده میگه: حالا منم تنیس بلد نیستم، باید داد بزنم

 

 

 

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
سلاااااااامممممممم . به وبلاگ من خوش اومدید بدون نظر نرین
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    عکسا و جوکا رو سایت رو چه جوری ارزیابی می کنی؟
    یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی

    یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی


    آمار سایت
  • کل مطالب : 90
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 78
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 131
  • بازدید ماه : 237
  • بازدید سال : 559
  • بازدید کلی : 5,348