loading...
جوکهای دوست داشتنی
نفس 81 بازدید : 30 یکشنبه 16 شهریور 1393 نظرات (0)

طنز آشپزی مردان

 

ﺳﺎﻝ 1300 ﺷﻤﺴﯽ :
ﻣﺮﺩ : ﺁﺁﺁﺁﺁﯼ ﺿﻌﯿﻔﻪ !!! ﺍﺳﻢ ﺍﯾﻨﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﻏﺬﺍ؟؟ ﺍﺯ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﯽ ﻣﺰﻩ ﺁﺏ ﻣﯿﺪﻩ!!!
ﺯﻥ : ﺑﺒﺨﺸﺪ ﺁﻗﺎ !! ﺍﺷﺘﺒﺎ ﮐﺮﺩﻡ!!! ﺟﻮﻭﻧﯽ ﮐﺮﺩﻡ !!!
ﺯﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺴﺖ ﻏﺬﺍ : ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻧﻤﮏ ﺩﺍﺭﻩ؟؟ ﻭﻟﯽ ﺍﮔﻪ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺣﺘﻤﺎ ﻧﺪﺍﺭﻩ !!!
 
ﺳﺎﻝ 1330 ﺷﻤﺴﯽ :
ﻣﺮﺩ : ﺁﺁﺁﺁﺁﯼ ﺯﻥ !! ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﻪ؟؟ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟؟
ﺯﻥ : ﺁﻗﺎ ﺗﺼﺪﻗﺖ ﺑﺸﻢ .. ﻧﻤﮏ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺮﺍﺕ .. ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺷﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﻤﯿﺸﻪ !
ﺯﻥ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﺧﯿﻠﯽ ﺷﺎﻧﺲ ﺁﻭﺭﺩﻡ !! ﺍﯼ ﺑﻤﯿﺮﯼ ﺑﭽﻪ ﺣﻮﺍﺱ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍ ﺁﺩﻡ !!
ﺗﻖ ﺯﺩ ﺗﻮﺳﺮ ﺑﭽﻬﻬﻪ!!!
 
ﺳﺎﻝ 1360 ﺷﻤﺴﯽ :
ﻣﺮﺩ : ﺁﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﭼﺮﺍ ﻏﺬﺍ ﺑﯽ ﻧﻤﮑﻪ ﺑﺎﺯ؟ ﻧﻤﮏ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﻣﮕﻪ ﻣﺎ؟
ﺯﻥ : ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﻦ ﺁﺩﻡ ﺁﻫﻨﯿﻢ؟؟ ﺣﺎﻻ ﯾﺪﻓﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ !! ﺑﺮﻭ ﻧﻤﮑﺪﻭﻥ ﺑﺮﺩﺍﺭ !!
ﺯﻥ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﻣﺮﺗﯿﮑﻪ ....!!! ﺍﯾﯿﯿﯿﯿﯿﯿﺶ !!!
 
ﺳﺎﻝ 1390 ﺷﻤﺴﯽ :
ﻣﺮﺩ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﭙﺰﯼ؟ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍﯾﯽ؟
ﺯﻥ : ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﻣﻦ ﺭﮊﯾﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺕ ﻫﺮﮐﺎﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﮑﻦ !!
ﺯﻥ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﭼﻪ ﺗﻮﻗﻌﺎﺗﯽ ﺩﺍﺭﻩ !
ﻓﮑﺮﮐﺮﺩﻩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮ ﻏﺬﺍ ﺑﭙﺰﻡ !!!
 
ﺳﺎﻝ 1393 ﺷﻤﺴﻲ :
ﻣﺮﺩ : ﻋﺰﻳﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﺷﺎﻡ ﭼﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻱ ﺩﺭﺳﺖ ﻛﻨﻢ؟
ﺯﻥ : ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺳﻮﺍﻝ ﻧﻜﻦ . ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻭﻧﻲ ﭼﻲ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ .
ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ : ﺍﻱ ﺑﺎﺑﺎ
 

 
فرستنده : kimia.gh
منبع : 4جوک
نفس 81 بازدید : 23 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (1)

 

 

تمرین کنید فردا میپرسم ازتون :
ﭼﯿﭙﺲ ﭼﺴﺐ ﺳﺲ
ﻟﻮﻟﻪ ﺭﻭ ﻟﻮﻟﻪ
ﯾﻪ ﯾﻮﯾﻮﯼِ ﯾﻪ ﯾﻮﺭﻭﯾﯽ
ﺁﺏ ﻟﻴﻤﻮ ﺁﺏ ﺁﺑﻠﻴﻤﻮ ﺁﺏ ﺁﻟﺒﺎﻟﻮ
ﺳﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﯿﺮ ﺳﻪ ﺳﯿﺮ ﺳﺮﺷﯿﺮ
ﭼﻪ ﮊﺳﺖ ﺯﺷﺘﯽ
ﺷﻴﺦ ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﺷﺎﺧﺼﻲ ﺑﻮﺩ
ﺳﭙﺮ ﺟﻠﻮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻘﺒﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺳﭙﺮ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺟﻠﻮﯾﯽ
ﮐﺎﻧﺎﻝ ﮐﻮﻟﺮ ﺗﺎﻻﺭ ﺗﻮﻧﻞ

ﺭﻳﻠﻪ ﺭﻭ ﺭﻭﻟﻪ ﺭﻭﻟﻪ ﺭﻭ ﺭﻳﻠﻪ

 

 

 

در کل دو نوع آرامش بیشتر نداریم :
آرامش قبل از طوفان
آرامش بعد از ر.ی.د.ن

 

 

ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ۱۱۸
ﮔﻔﺘﻢ :ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺭﻭ ﻟﻄﻒﮐﻨﯿد
ﺍﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩ
ﺁﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﮕﯿﺪﯾﻢ
ﯾﮑﯽ ﻭﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ ﺗﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥﻓﺎﺭﺍﺑﯽ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ؟

 

 

واقعا شانس آوردیم همه بیماریها رو خارجی ها کشف میکنن و اسم خودشونو میذارن روش وگرنه مثلا بجای پارکینسون باید میگفتیم مرض کامبیز یا درد حاج مرتضی وبرادران به غیر مجتبی

 

 

 

شاید اشكال كار اینه چون بخشی از نژاد آریایی از ٢ قوم مادها و پارتها بوجود اومدن!
برای همین تمام مشكلات تو مملكت یا از طریق پارتی حل میشه یا مادی!!!

 

 

این چینیا واقعا زبون همدیگرو میفهمن یا جلو بقیه آبرو داری میکنن؟!

 

 

شما یادتون نمیاد
خودمم یادم نمیاد
مال خیلی وقت پیشه !
بعله

 

 

زنگ زدم ۱۱۵، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
پـَـــ نــه پـَـــ یه پلیس ۱۱۰ میخوام ، بقیش هم آدامس بدین

 

 

بابابزرگم میگفت:
تربیته بچه ها از زمانی خراب شد که مستراحارو
از گوشه حیاط اوردن بغل پذیرایی
بچه ای که صدای (بوق) باباشو بشنوه
دیگه ازش حساب نمیبره

 

 


امروز برای اولین بار دیدم تو ماشین عروس دوتا دختر نشسته بودن
بعد از کلی دقت فهمیدم اونی که کلیپس نداره مرد ست


 

 

به دخترعموم که ۵ سالشه میگم :دخترا موشن مثه خرگوشن
میگه :پَ نه پَ همه مثل شما پسرا گاو گوساله ایم
پرچم دخترا همیشه بالاس.

 

 

 

 

 

 

 

نفس 81 بازدید : 22 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

 

 

يه پيرمرده و يه پيرزنه و يه پسره و يه دختره تو يه كوپه قطار با هم بودن ،‌

قطار ميره تو تونل و همه جا تاريک ميشه،‌ يهو يه صدای ماچ و بعد هم يه صدای كشيده مياد !

قطار از تونل مياد بيرون همه نشسته بودن سر جاشون . پيرزنه با خودش ميگه :

عجب دختر متين و باحياييه ! با اينكه جوونه و دلش ميخواد ولي به كسی راه نميده، تا يارو بوسيدش ،

گذاشت زير گوشش ! دختره با خودش ميگه : عجب پيرزنه نجيبيه !

با اينكه سنش بالاست و كسی تحويلش نميگيره ، بازم  نميذاره كسی ازش سوء استفاده كنه.

پيرمرده هم با خودش ميگه :‌ بابا عجب بدبختيه‌ها ! يكی ديگه حالش رو ميكنه ما كشيده رو می خوريم!

پسره هم با خودش ميگه : چه حالی ميده آدم كف دستش رو ببوسه محكم بزنه تو گوش بغلی !


 

 

 

 

از یارو می پرسند پتروس که بود؟ می گه یه دهقان فداکار بود که وقتی گرگ به گوسفندانش حمله کرد، رفت زیر تانک و انگشتشو کرد تو چشم راننده قطار!


 

این اس ام اس رو برای۲نفر بفرست.اولی برای یک آدم احمق و دومی برای یک آدم نفهم!بعد بشین فکر کن ببین خودت کدوم بودی که من اینو برات فرستادم!
.


 

یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس میکردیم میکشیدیم رو تخته
فکر میکردیم خیلی تمیز شد
بعد که تخته خشک میشد میدیدم چه گندی زدیم...!

الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم

 

یه خانوم همسایه داریم
که هر وقت میخواد پارک دوبل کنه
من با نیم کیلو تخمه میشینم تو تراس نیگاش میکنم ...
اصن یه وضیه هااااااااا


 

به هزار امید از دوست دخترم می پرسم از کجا بدونم منو واسه خودم دوست داری؟

برگشته میگه:

قیافه و هیکل که نداری

بچه مایه دارم که نیستی

اخلاقتم که گند دماغه

به جز خودت چیزی واسه دوست داشتن نمی مونه عزیز دلم !!
.
.
.


 

 

یکی نوشته بود :
چقدر شیرینه وسط sms شبانه خوابت ببره ، صبح بلند شی ببینی نوشته :
قربون عشقم برم که خوابش برده!
منم یه شب وسط sms بازی خوابم برد
صبح بلند شدم دیدم نوشته : مُــــــــردی ؟

 

 

والا زمان ما تا۱۲_۱۳ سالگی دختر وپسر مختلط تو کوچه بازی میکردیم هیچ اتفاقی هم نمیفتاد حالا دختر۵ساله بشینی پای حرفاش ۳بار عاشق شده دوبار هم فارغ !

 

 

مامانم زنگ زده مغازه میگه داداشت اونجاس هنوز؟
میگم نه چن دقیقه پیش رفت
میگه یعنی کلا رفت؟!!
گفتم نه هنوز نصفش اینجاست :|

 

 


آدما کلا سه دستن :
یا منو دوس دارن
یا دوس دارن منو دوس داشته باشن
یا اصن آدم نیستن
یه همچین آدم احترام گذار به سلایق مختلفی هستم !


 

هفت سالم بود با مامانم رفته بودم بیرون واسه خرید ، حالا اینش که چطور گم شدم بمونه !
آقا مارو تحویل کلانتری دادن گفتن این پسره گم شده منم اِینهههو این یتیما یه گوشه کز کرده بودم و گریه میکردم و میگفتم : “من مامانمو موخووام
خلاصه یه سربازه اومد پیشم گفت : ما مامانتو پیدا میکنیم اگه قول بدی گریه نکنی و به سوالام درست جواب بدی من : باشیییییی !
سرباز : خونتون کجاس ؟؟؟
من : پهلو خونه سـارا اینا (دختله همسایمون)
سربازه
سربازٍ : نه منظورم اینه که کدوم خیابون ؟؟؟
من : خیابون سارا اینا !
باز سربازه
یکی دیگه اومد که به نظر سرباز نمیومد گفت : بزار خودم ازش بپرسم !
پسرجان خونه سارا اینا کجاس ؟؟؟
من : پهلو خونه ما
یهو کل ملت از خنده کف کلانتری هیلیکوپتری و هواپیمایی زدن !!!
الان که فک میکنم میبینم از همون بچگی هم فقط به درد این میخوردم که موجبات خنده و شادی دیگرونو فراهم کنم

 

 

 

 

 

دختره اومده تو مغازه دستشو گذاشته رو پفک میگه آقا از این پفکا دارین ؟
منم گفتم نه عزیزم تموم کردیم ؛ اونم رفت بیرون !
رانی هلو وا کنین فشارم افتاده !!!

 

 

 

 

 

 

 

نفس 81 بازدید : 28 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

 

 

جونم براتون بگه کلاس سوم ابتدایی بودم........ناظم وسط کلاس اومد منو دوستمو برد دفتر (اخه یکی از کلاس پنجمیا رو تو دستشویی زندونی کرده بودیم) خلاصه کلی دعوامون کرد و بعدم ازمون تعهد گرفت و برگشتیم سر کلاس......
تو کلاس دوستم دوتا شیرینی رو که از دفتر کش رفته بود از جیبش در اورد و فلچ و فولچ شروع کردیم به خوردن=)
یهو معلممون داد زد:اهای شما دوتا اون پشت!!! چه گهی دارید میخورید؟؟؟
منم هول شدم گفتم عاغا به خدا از همونه که شما زنگ تفریحا تو دفتر می خورید:)
دیگه چیز زیادی خاطرم نیس فقط یادمه معلممون یه خط کش چوبی داشت که از اون روز به بعد دیگه ندیدمش!!بچه ها می گفتن شکسته:/
فقط موندم پس کله ی من واسه چی تا دو هفته ور قلمبیده بود؟؟

 

 

 

 

 

 

یادش بخیر بچه بودم یه مورچه از کنارم رد شد بعد با مشت کوبیدم روش. دیدم بعد چند ثانیه دوباره راه افتاد. از ذوقم یهو به مامانم گفتم: اِ مامان داره کار میکنه!!!!!

 

 

 

نوی دبیرستان جمعی از اسکولا و عقب مونده ها تشکیل کلاس داده بودیم....اصن روشنفکرا جمع بودن....
یه دفعه با بچه ها قرار گذاشتیم کافشن هامونو برعکس تنمون کنیم...کافشنا هم که همشون داخلشون کرکی بود....عاغا تا معلم اومد تو کلاس همه باهم گفتیم بععععععععععععععععع.....
استاده پا به فرار گذاشت دیگه هم برنگشت...
همچین آدمای متفکری بودیم ما.....اصن خود مویز....

 

خانواده های عزیز ،دوستان محترم...
تکلیف ما خانومایی ک عقدیم چیه؟ روز زن میگن: شما ک هنوز عروسی نکردید، روز دختر میگن: تو دیگه شوهر کردی...
وسط پل صراط نگهمون داشتن بعدم میگن چرا عقده ای میشین...والاا


 

وایساده بودم جلو اینه میخواستم خودمو واسه بابام لوس کنم.گفتم:وای دماغم چه زشته.چقدر گندس.من چقدر زشتم.انگار خدا یه کپه گل زده تو صورتم.
گفتم حالا میگم نه دختر بابا تو خیلی هم ناز و خوشگلی.
یهو بابام برگشت گفت:اون خدا نبوده که گل زده تو صورتت شیطون صاف ریده تو قیافت!
من:||
بابام:))
شیطون:))))

 

 

 

 

نفس 81 بازدید : 28 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

 

 

اقا رفتم برای گرفتن جواز کسبم خانم منشی گفت اسم مغازت باید تک اسمی باشه،لاتین نباشه،ترکیبی نباشه مثل عبدالله،عربی نباشه،ایرانی باشه؛
منم گفتم میخوای اسم نذاریم هر وقت خواستیم صداش بزنیم میگیم (هوووووی)
تمام پرسنل دلاشون را گرفته بودند میخندیدن@
خدایا این شادیها را از این ملت نگیر؛؛؛؛ آمین

 

 

 

ﺑﺎ مخاطب خاصم ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ , ﻋﯿﻨﮏ ﺩﻭﺩﯼ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﮔﺸﺖ ﺍﻭﻣﺪ
ﮔﻔﺖ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺘﯽ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﻥ ؟
.
.
.
.
.
.
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﮐﻮﺭ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ . ﮐﺼﺎﻓﻂ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﮐﺎﺕ ﮐﺮﺩ !!
ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﯿﺶ ﻣﺎﻣﻮﺭﻩ ﺑﻬﻢ ﻓﺶ ﺩﺍﺩ ! ﻣﺎﻣﻮﺭﻩ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺨﻨﺪﻩ ﯾﺎ ﻣﺎﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻩ !

 


 

 

سر کلاس شیمی...
دبیر بعد یک ساعت حرف زدن گفت "و در پایان"...
و صدایی از ته کلاس داد زد: "عناوین اصلی"...
.
.
.
دانش اموز عاشق اخبار ^_^

 

 

 

 

محاله وقتی زنگ خونتونو میزنن اگه مهمون سرزده اومده باشه این جمله از اهالی خونه شنیده نشه
.
.
.
.
جــــــــمــــــــــع کـــنــیــد!!!!

 

 

 

توی یه انجمن برق و الکترونیک بودم پرسیدم:ببخشید میشه با وسایل کم مثل سیم و هویه و... مودم درست کرد؟؟
.
.
مدیر جواب داد:مگه هوش سیاه دوباره داره پخش میشه؟


 

خانم همسایمون خیلی ادعای کلاسش میاد. دیروز برگشته بهم میگه واسه زری یخچال فریزر سامسونگ خریدم آخه هرچی باشه کره ایه جمسش خیلی خوبه...
من: 0o
جنس: @@
خانم همسایه: :))

 

 

 

نفس 81 بازدید : 39 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

 

ی روز داشتم تلفنی با بابام حرف میزدم، سر ی موضوعی بحثمون شد. منم اومدم مث این فیلمها کلاس بذارم، بدون خداحافظی گوشی رو قطع کردم.
عاغا چشمتون روز بد نمبینه. یهو دیدم عینهو این نیروهای ضربت وارد خونه شد، چشماش استخری از خون شده بود. گفت توله سگ گوشی رو رو من قطع میکنی؟؟؟؟ کمربندش رو وا کرد چشاشو حلقه کرد اومد سمتم، یعنی از ترس داشتم دیوار صاف رو بالا میرفتم ^_^
هیچی دیه ی بلایی سرم آورد که بعد اون هروقت باهاش تلفنی حرف میزدم با چن تا زبون ازش خداحافظی میکردم *^_^*

 

 

 

سوتی های اطرافیان:
مامانم:دوتا دختر داره دونه ای 14 سالشونه!

ناظم مدرسه:سرتونو کردید توی کبک!
اون لولو رو ممه خورد!

دبیر شیمی:سر منو کلاه مالیدن!
باتشکر ازشون که موجبات خنده و شادی مارو فراهم میکنن!

 

 

 

بابام باماشین تصادف کرده زنگ زده بمن فحش میده.
میگم چی شده:میگه تصادف کردم.
میگم چرابمن فحش میدی؟
میگه آخه داشتم بتو فکر میکردم.
من:o_O

 

 

عروسی پسرعمم نزدیکه ... دیشب عمم داشت درباره ی مدل مو و آرایش با من صحبت میکرد یه دفه گودزیلاشون گفت مامان تو برو مدل توله سگی درست کن بت خیلی میاد
ینی منفجر شدم دل درد گرفتم باید قیافه عمم رو میدیدین واااااای

 

 

وام مسکن واسه زن و شوهرا شده ۵۰ میلیون تومن
نشستم حساب کردم دیدم اگه یه خونه ۶۰ متری بخوام بخرم
باید چهارتا زن بگیرم

 

 

 

 

نفس 81 بازدید : 25 جمعه 14 شهریور 1393 نظرات (0)

دیدین تو این تبلیغا وقتی آخر شون زنه کارشون تو آشپزخونه تموم میشه بچه ها میدوئن میپرن تو بغل مامانشون؟؟
عاقا ما هم اومدیم اینکار رو بکنیم مادرمون ترسید همچین با لگد زد شیکمم با کمر رفتم تو دیوار مهره های شیش و هشتم از حلقم زدن بیرون و همونجا تو افق محو شدن!!!!!!!!!!!!
الانم این پستو از تو بیمارستان براتون میذارم :|

 

ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪ ، ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪ " ﭼﻴﺴﺖ ! ؟
"ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﺑﻮﺱ ﻧﺎﻣﺰﺩ "
.
.
.
.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﮕﻢ،
ﻣﺎﻝ ﺑﻴﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶِ ﺑﻮﺩ ...
ﺍﻻن ﭘﺴﺮﻩ ﻣﻴﮕﻪ :
"ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﻭﻣﺪ، ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺴﻪ ﺩﯾﮕﻪ "

شده دلت بگیره و نتونی گریه کنی؟؟؟؟؟
نه اینکه تو یه جای شلوغ باشیا نه
غرورت نزاره گریه کنی
بت بگه باید قوی باشی
ازاون طرف قلبت ک داره زیراون همه فشار میترکه
بگه گوره بابای قوی بودن
بزن زیره گریه لامصب
خالی کن خودتو
میدونی این جور موقع ها باید چیکارکنی؟
.
.
.
.
.
.
باید خودتو ب یه روانشناس نشون بدی
چون نه قلب میتونه حرف بزنه نه غرور
اوضات خیلی خرابه عمو بدوووو برو دکتر :|

عاقا ديروز جاتون خالي كله ظهر داشتم از سركار برميگشتم سوار تاكسي شدم بعد يه خانومي نسشت كنارم 3تا نون داغ توو پاكتم دستش بود
حالا فكرشو كنيد تابستون داغ با نون داغ
نه گذاشت نه برداشت نونارو گذاشت روي پاي منننننن!!!!!!!!!! يني آتيش گرفتم
بهش گفتم حاج خانوم سوزونديم ككككككككككك
بعد خيلي شيك و مجلسي برگشته ميگه اشكال نداره بذا تمرين بشه واسمون براي اون دنيا توو جهنم
منم خيلي جدي و شيكتر از اون برگشتم گفتم خانوم من كه بهشتي هستم شمارو نميدونم ولي اگه ميخواي تمرين كني الان ميتوني روي آسفالت دراز بكشي منم نوناتو ميذارم روت كه دوطرفه خاش خاشي تمرين كني
ديگه توو كل مسير توو افق و عمود محو بود طرف
بعله با همچين آدمايي شدين 70 ميليون

یه بار با چندتا از همکارام و بچه هاشون رفته بودیم عروسی . دخترم(5 سالشه) کنار من نشسته بود، دختر همکارم بهش گفت بیا کنار من با موبایلم بازی کنیم اونم رفت مشغول موبایل بازی شدن. من دیدم جاش خالی شده به همکارم گفتم بیا پیش من بشین راحت تر بحرفیم. بعد 15 دقیقه گودزیلای ما چشمش به همکارم افتاد که جاش نشسته یکدفعه با دادو بیداد اومد گفت زودباش از جام پاشو مگه خودت جا نداری ؟ همکار بیچاره دید اوضاع خرابه سریع رفت جای خودش نشستو گودزیلا همین اومد رو صندلی داد زد مامان جامو گرم کرده....
گودزیلای آبرو بره داریم؟!!!!!

 

 

 

نفس 81 بازدید : 24 پنجشنبه 13 شهریور 1393 نظرات (0)

تو تاکسی از دختره بغل دستیم پرسیدم ببخشید خانوم کرایه های این مسیر چقدره.?
.

.

.

.
میگه:برو سر اصل مطلب...
الهی العفو الهی العفو

ما دو هفتس آب گرم کنمون خرابه و هربار ميريم حموم

بصورت اتوماتيك به چالش آب يخ دعوت ميشيم

:|

دوستم ﮔﻮﺷﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺧﺮﯾﺪﻩ
ﺑﻬﻢ پیام ﺩﺍﺩﻩ ﺍﮔﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﻣﻦ ﮐﯿﻢ؟ :|
شما بگین ﻣﻦ ﺳﺮﻣﻮ ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ؟؟؟

تو خارج هر كي سوار هواپيما ميشه ترس داره دزديده نشه
تو ايران دزدا جرئت نميكنن اصن سوار هواپيما بشن :))))

 

 

 

تعداد صفحات : 9

درباره ما
Profile Pic
سلاااااااامممممممم . به وبلاگ من خوش اومدید بدون نظر نرین
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    عکسا و جوکا رو سایت رو چه جوری ارزیابی می کنی؟
    یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی

    یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی


    آمار سایت
  • کل مطالب : 90
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 81
  • بازدید ماه : 55
  • بازدید سال : 377
  • بازدید کلی : 5,166